معماري هخامنشيان

سرزمين پارسيان

فرهنگ و گذشته آريایی

به نام پروردگار
 
معماري بناها و کاخ ها در دوره هخامنشيان


در حدود 560 سال پيش از ميلاد که دو دولت نيرومند آريايي يعني ماد و پارس با هم موتلف گشتند امپراطوري بزرگ ايران به وجود آمد. اين واقعه زماني رخ داد که کوروش بزرگ نخستين شاه هخامنشي نياي خود آستياک (اژي دهاک) فرمانرواي ماد را از تخت پادشاهي به زير آورد . با کوشش دو تن از پادشاهان توانمند اين سلسله يعني کوروش و سپس داريوش همه آسياي باختري و خاوري از رود نيل تا جيحون و از درياي اژه تا رود کنگ به تصرف در آمد و شاهنشاهي ايران بصورت نخستين امپراطوري بزرگ جهان سازمان يافت و مدت دويست و سي سال با ثباتي کم نظير دوام آورد . راه شاهي که از سارد پايتخت ليديه تا شوش به مسافت بيش از 1600 ميل امتداد داشت با يکصد و دوازده ايستگاه بين راهي در طول آن براي کمک به کاروان ها و حمل ونقل کالا در مدتي کمتر از نود روز در سراسر امپراتوري و حتي سنگ فرش بودن راههاي بين شوش و تخت جمشيد و اکباتانه (همدان) نمونه اي کوچک از اقدامات عمراني هخامنشيان بوده که نشانگر تمدن درخشان ايراني در اين دوره است. هنر ايران در دوران هخامنشي هنري است شاهي و سرنوشتش با سرنوشت شاهان هخامنشي پيوند خورده است و به اين دليل است که در دوران پادشاهي کوروش و داريوش اين هنر به اوج ترقي مي رسد و سپس پيشرفت آن متوقف مي گردد و فقط در زمان خشايارشا و اردشير مختصر جنبشي از خود نشان ميدهد.

 

****


مهمترين بناهاي به جاي مانده اين دوران کاخهاي شاهي است تاريخ ساختمان اين کاخها به اواسط قرن ششم قبل از ميلاد باز مي گردد آنچنان که از آثار معماري اين دوره بر مي آيد آغاز آن از مسجد سليمان و بعدا در پاسارگاد و تخت جمشيد گواه آن است. يکي از عناصر مهم ساختماني صفه مصنوعي است که پشت به کوه دارد و روي آن ساختمانهاي کاخها و اقامتگاههاي شاهي را بنا ميکردند با پلکانهاي سنگي براي صعود به صفه.


به عنوان نخستين ابزار سياسي و به نشانه تاييد آسماني در حدود سال 550 پيش از ميلاد کوروش ساختمان مجموعه کاخ و پرستشگاههايي را در پاسارگاد در استان فارس بنا نهاد که نخستين کانون امپراطوري هخامنشي و معرف سبک معماري هخامنشي است و آشکارا منابع آنرا روشن مي سازد . معماري پاسارگاد در حقيقت يک نوع معماري تکامل يافته از شيوه معماري پارسي است با آنکه بسياري از بخشهاي آن از ميان رفته ولي زيبايي و اصول فني در ساختمان را رعايت نموده اند.


هخامنشيان تنها سازندگان کاخ نبودند بلکه از آنها نيز آثار معابد و مقابر آرامگاهي صخره اي بجاي مانده است . به هر روي که اين دوره از معماري ايراني را بررسي کنيم در خواهيم ياغت که از چه پيشينه اي غني و بادوام برخوردار است همچنانکه بيش از اين گفتم معماري هخامنشي به نوعي شکل تکامل يافته معماري ايلامي و مادي است و به عبارت ديگر هخامنشيان از آن مجموعه فنون و هنرهاي ساختماني با روشي خاص و استادانه استفاده کردند . آنان مصطبه سازي آجرهاي لعابدار ايلامي و تالارهاي ستون دار با ايوانهاي جانبي و مقابر صخره اي مادي را تکامل بخشيدند و از همسايگان و ملل تابعه هم غافل نماندند بلکه از معماري و معماران بابلي آشوري ليدي ساردي مصري استفاده هاي شاياني بردند و افزون بر آثار موجود از ملل متقدم هنرمندان آثاري پديد آوردند که در طول تاريخ بشريت اگر بي نظير نباشد کم نظير است. معماران هخامنشي از هوش و ذکاوتي سرشار بهره مند بوده اند . زير در آثار آنها اصولي رعايت شده که بعدها به عنوان اصول معماري ايراني معمول و مرسوم گرديد.هر چه بنا کردند به استثناي پاره اي از موارد مصالح بوم آورد را در نظر گرفتند . از آن جمله پاسارگاد است که آن را مي توان از پروژه هاي عظيم و آغازين امپراطوري هخامنشي محسوب نمود . هخامنشيان با اينکه قبلا در مسجد سليمان آثاري از خود به جاي گذاشته بودند اما پاسارگاد داستاني ديگر دارد . پاسارگادي که به اعتقاد بسياري از مورخين نخستين پايتخت امپراطوري نوپا بود و از همانجا ساير نقاط کشور بزرگ و پهناور ايران آنروز تسخير گرديد.


پاسارگاد را بايد از کارهاي کوروش بزرگ قلمداد کرد . در پاسارگاد هنر ايراني وحدت يافته تر مي شود با آثاري نظير کاخ دروازه و ديگر کاخها و تل تخت. در اين شهر مجموعه اي از بناهاي کاخها مقابر پل و کوشکهايي بر پا گرديدند . که هر يک از آنها جاي بررسي و مطالعه جداگانه دارند. زيرا تمام آنچه که يک اثر معمارانه بايد داشته باشد در اين ساختمانها رعايت گرديده است. حال براي جلوگيري اطاله کلام به شرح و توصيف جزئيات برخي از اين بناها مي پردازيم.

تل تخت(تخت سليمان): اين اثر معماري که صفه بزرگي است مشرف به تمام کاخ ها و باغهاي پيرامون خود در پاسارگاد بر روي تپه اي به بلندي 50 متر قرار گرفته که بقاياي ديوار سنگي بزرگ آن قابل ملاحظه است . سکوي اين بنا از سنگهاي بزرگ تراشيده شده در نما و با سنگهاي لاشه اي در ديوار اصلي ساخته شده است.بخش غربي اين سکو را از ستيغ و لبه يک تپه کوه مانند ساخته اندو سپس مجموعه اي از کاخها و ساير تاسيسات را روي آن ايجاد کرده اند.بي هيچ گماني اين تخت را براي زيربناي کاخ هاي باشکوهي همانند کاخهاي تخت جمشيد به وجود آورده اند . نکته قابل ذکر در سنگهاي تراشيده آن است که در معماري به سنگهاي ((بادبرد)) معروف هستند و با بستهاي فلزي به شکل دم چلچله اي به هم متصل شده اند .درباره زمان ساخت آن ديويد استروناخ معتقد است که بايد به فرمان کوروش در زماني که پاسارگاد پايتخت امپراطوري هخامنشي بوده ساخته شده باشد به هر روي با اينکه ساختمان مزبور خرابي ديده است ولي طرح تقريبي بازسازي شده آن اندکي از عظمت و شوکت معماري آنرا نمايش مي دهد.


آرامگاه کوروش: نخستين اثري که در دشت مرغاب و دهکده مادر سليمان (پاسارگاد) جلب توجه ميکند مقبره کوروش است. بناي سنگي باشکوهي که در حدود بيست و پنج قرن پيش ساخته شده است. اين بنا در ميان مردم به نام قبر مادر سليمان معروف است. بنا از دو بخش تشکيل شده است:


الف)قسمت سکو مانند که يادآور زيگورات چغازنبيل ((دوره ايلامي ))است


ب)قسمت بالايي آن که اتاق کوچکي است و با سقف سنگي به صورت شيرواني (خرپشته) ايجاد شده است.


بخش سکو مانند پله پله از شش طبقه تشکيل يافته است طبقه اول 70/1 دوم و سوم هر کدام 1 متر و سه طبقه آخري 55 سانتي متر بلندي دارند عرض سکوها که حالت پله مانند را دارند 50 سانتي متر است. بلندي اين قسمت در مجموع 35/5 متر است بخش ب که اتاقک کوچکي است داراي در گاهي به عرض 87 سانتي متر و ارتفاع 30/1 متر است . ابعاد 30/2*3 متر و ارتفاع آن 10/2 متر است.کل بنا از سنگ ساخته شده است و يکي از آثار معماري بسيار زيباي دوران هخامنشي.


کاخ دروازه :اين بنا که در شرق محوطه کاخها و اندکي بيرون از خط ديوار حصاري است که مجموعه کاخي در آن قرار دارند واقع شده است ابعاد آن 36*36 متر است. بناي ستوندار با دو رديف 4 تايي ستونهاي سنگي جزر ديوارها نيز از سنگ ساخته شده است و اين بنا چهار مدخل ورودي دارد که دو تا از آنها بزرگتر از دوتاي ديگرند. بر روي سطوح مدخل ورودي نقوش برجسته اي از ترکيب انسان و گاو انسان و ماهي وجود دارد و در گاه شمالي آن نقش يک انسان بالدار که بعضي آن را به کوروش بزرگ تعبير کرده اند . ستونها داراي پايه هايي از سنگ سياه و زرد شبه مرمر هستند و کف کاخ را با سنگهاي بدون شکل هندسي منظم سنگ فرش نموده اند.


مجموعه کاخها و باغ شاهي: اين مجموعه باغ و کاخ را مي توان يکي از قديميترين نمونه هاي موجود از نوع خود محسوب نمود که شامل دو کاخ بار عام و اختصاصي کوروش دو بناي کوشک و مجموعه از آب نماها و خيابان ها است.


کاخ بارعام کوروش:اين بنا مشتمل بر يک تالار مرکزي و چهار ايوان در چهار جهت و دو اتاق در جناحين ايوان جنوبي است.تالار مرکزي آن از دو رديف چهار ستوني سنگي تشکيل يافته و چهار ايوان در جهات اربعه آن نيز داراي دو رديف ستون سنگي است و فاصله ستونها در بخشهاي اخير کمتر از تالار مرکزي است.تالار مرکزي همانند کاخ دروازه داراي چهار مدخل ورودي در چهار جهت است.اين بنا نيز از سنگ و خشت ساخته شده و کف آنرا با مهارت کم نظيري سنگ فرش نموده اند.ستونهاي بجا مانده نشانگر آن است که بدون تزيين است.
 

کاخ اختصاصي کوروش : از نظر پلان و شکل مانند کاخ بارعام است و عبارتست از يک تالار مرکزي با 5 رديف 6 تايي ستونهاي سنگي و چهار ايوان در جهات اربعه دارد و دو اتاق در گوشه شمال غربي و جنوب غربي .ابعاد آن در حدود 5/22*3 متر و وسعت آن 700 متر مربع است جرز درگاه هاي اين بنا از سنگ زرد شبه مرمر که در نزديکي پاسارگاد وجود دارد ساخته شده است . ترکيب سمگ سياه و زرد در پايه ستونها جالب و ديدني است . شالي پايه ستونها داراي تزيينات قاشقي است در جاي ديگر از آن استفاده نشده بوده است.


کوشکهاي باغ شاهي:در ميان مجموعه باغها و کاخهاي شاهي پاسارگاد دو بناي زيبا قرار دارد که هر کدام از آنها داراي يک سالن مرکزي است که چهار ايوان در چهار جهت دارد . ايوانهاي شمالي جنوبي کوشک A داراي چهار ستون در هر رديف هستند و ايوانهاي شرقي و غربي به خاطر کم عرض بودن داراي يک رديف ستون.کوشکBدر ايوانهاي شرقي و غربي چهار ستون در يک رديف و در ايوانهاي شمالي و جنوبي يک ستون دارد.اين امر تنوع در معماري دو بناي کوچک را تا چه حد آشکار مي سازد . اين بناها در حقيقت راه ارتباطي به کاخهاي اختصاصي و بارعام کوروش بوده اند.


باغ پاسارگاد:مجموعه اي است زيبا ومنسجم که کاخها و کوشکهاي متعددي را در خود جاي داده است.اين باغ را مي توان يکي از زيباترين باغهاي جهان دانست . زيبايي و شهرت باغهايي از اين نوع بوده که واژه پرديس /فرديس/فردوس (باغ) فارسي را به چند زبان بزرگ و معروف جهان(عربي/انگليسي/فرانسه/ايتاليايي/آلماني..) نفوذ داده است و اين امر نشانگر قدمت باغ سازي در ايران است که باغ سازي در دوره صفويه نيز متاثر از اين دوره است.


مقبره کمبوجيه(زندان سليمان):مقبره کمبوجيه بناي سنگي مکعب مستطيل شکلي است که از سنگهاي سفيد بزرگ تراشيده شده است و متاستفانه يکي از ديوارهاي چهارگانه و سقف آن سالم مانده است.و از هر نظر قابل مقايسه با بناي کعبه زردشت نقش رستم در مرودشت است . البته به طور قطع قديمي تر از بناي فوق الذکر (کعبه زردشت) است.


پل پاسارگاد:از ديگر آثار پاسارگاد مي توان به پلي بجاي مانده از اين دوره اشاره کرد . اين پل داراي دو ديوار است با عرضي حدود65/15 متر و طولي در همين حدود وسيع و بزرگ به نظر مي رسد.سه رديف سه تايي ستون سنگي در فاصله دو ديوار آن قرار دارد. ستونها استوانه اي شکل هستند و بر روي پايه مکعبي قرار گرفته اند.بدنه ستونها کاملا صيقل يافته و فاقد سرستون هستند.


شوش:داريوش هخامنشي پس از آنکه بر شورشيان مخالف سلطنت پيروز شد و آرامش را دوباره به کشور بازگرداند با توجه به قلمرو وسيع هخامنشي که از نيل تا سند بود تصميم گرفت شوش کهن را که تقريبا در مرکز امپراطوري واقع شده بود به پايتختي انتخاب کند. بي شک در اين انتخاب شکوه و عظمت ديرينه شوش پايتخت فرمانروايان ايلامي مورد نظر بوده است از سوي ديگر چون پاسارگاد پايتخت کوروش و کمبوجيه بوده است او نخواسته آن شهر را مرکز فرمانروايي خود سازد و از اين رو شوش را مرکز حکومت خود برگزيد.داريوش فرمان داد تا کاخي با شکوه آنچنان که در خور فرمانروايي وي باشد در شوش برپا دارند لذا معماران با توجه به جميع مسائل تپه آپادانا را با اين منظور انتخاب کردند کاخ اصلي داريوش روي اين تپه بنا شد و اقامتگاه درباريان و تاسيسات دولتي بر روي دو تپه ((ارک))و((شهر شاهي)) ايجاد شد.


آپادانا: آپادانا کاخي است مرتفع و پهناور که از بخشهاي مختلفي تشکيل يافته است.اين واحدها شامل تالار حرمسرا دروازه کاخ پذيرايي و ديگر بخشها است.در آغاز معماران زمان هخامنشي گرداگرد تپه را ديواري قطور با ارتفاعي حدود 20 متر و قطري به همين اندازه برپا کردند و پشت آنرا با خاک پرکردند . بر روي اين تختگاه ابتدايي پي بناها کنده شد سپس ديوارها برپا گرديد و ستونها در جاي خود استوار گشت.


در اين زمينه کتيبه اي از داريوش بر جاي مانده است که خود گوياي بسياري از مسائل معماري اين بناي بزرگ و با شکوه است داريوش در اين کتيبه چنين نوشته است:





((اين کاخ را من ساختم – زيور آن از راه دور آورده شد زمين کنده شد تا اينکه به خاک سفت (کف سنگي) رسيدم و خندقي درست شد.سپس قلوه سنگ و شقته در آن انباشته شد در طرفي به بلندي 40 ارش و سوي ديگري تا حدود 20 ارش روي آن شفته کاخ بنا گرديد. کند وکوب و انباشتن و خشتهايي که در قالب زده شده کار مردم بابل بوده الوارکاج از کوهي آورده شد که آنرا لبنان گويند.مردم آشور آنرا به بابل و مردم کارکه و يونانيان آنرا از بابل به شوش آوردند. چوب يکا از گاندهارا و کرمانا آورده شد. زرا از سارد و بلخ آمد و در اينجا بر روي آن کار شد . سنگ لاجورد گران قيمت و عقيق شنگرفي را از سغد آوردند و فيروزه را از خوارزم . سيم و آبنوس از مصر آمد. تزئيني که ديوارها با آن زيور يافته از يونان عاج از اتيوپي و از هند و از رخج آورده شد ولي در اينجا روي آنها کار شده سنگهايي که در اينجا به صورت ستون در آمده سنگ آنرا از شهري در ايلام بنام ((آبي رادو)) آوردند. سنگ بران و سنگ تراشان که آنها را ساختند از مردم سارد و يونان بودند . آنهايي که طلاها را به کار گرفتند مادي و مصري بودند . منبت کاران ساردي و مصري بودند . آنان که از عاج خاتم مي ساختند بابلي و يوناني بودند . آنها که به تزئين ديوار پرداختند مادي و مصري بودند. به ياري ا

نگار شده در برچسب:معماري هخامنشيان, هنگام بوسيله سرزمين پارسيان| |